یه سالی گذشت !!!!!!!!
قرار شده دوباره یه صفایی به وبلاگ بدیم.
هی پست بذاریم و هی نظر بدیم٬ تا دوباره دور هم جمع شیم و دوباره به یاد
هم باشیم و با هم باشیم. به یاد خاطرات گذشته بیفتیم و خوشحال شیم. شایدم
غصمون بگیره و دلمون هوای اون روزا رو بکنه! شایدم حاضر نباشیم بعضی چیزارو
به یاد بیاریم٬ چون برامون شده مثل کابوس... ولی مطمئنا لحظه های قشنگیم
هست که بخوایم یادشون کنیم. لحظه هایی که هر وقت از توی ذهنمون رد میشن یه
لبخند کوچیک کنج لبمون میشینه
لحظه
هایی که با هم ساختیم٬ چه خوب و جه بد ٬ شده یه خاطره مشترک بین همه ما٬
همه مایی که چهار سال باوجود همه دوستیا و شایدم دشمنیا!
کنار هم بودیم.




حالا یه سال از تموم شدن خاطرات مشترکمون میگذره . هر کدوم
ازما یه جایی داره باقی عمرشو یه جوری میگذرونه. درسته که شاید ظاهرا هیچ
بند مشترکی مارو به هم گره نزنه ولی حتما دلامون گاهی به یاد هم می تپه... دوس داریم از حال و روز هم باخبر باشیم و بدونیم کی کجاست و چه جوری داره باقی عمرشو میگذرونه؟!
حالا من این همه مقدمه چیدم که بگم بیاید برا شروع دوباره
وبلاگمون از خودمون بگیم! بگیم تو این یه سالی که گذشت کدوم قله رو فتح
کردیم و چند تا آپولو هوا کردیم. چه کشف بزرگی کردیم و پرده از کدوم حقیقت
علمکی برداشتیم؟ یا نه اصلا کی رفته قاطی مرغا که شده قاطی خروسا؟
به هر حال منتظر گفتن خاطرات این یه سالتون هستیم(عکسم و فیلمم قبوله
)
ادامه ...
+ نوشته شده در شنبه ۴ تیر ۱۳۹۰ ساعت 22:1 توسط MeNo
|